چربی اطراف اندام ها می تواند احتمال آلزایمر را افزایش دهد
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۶۳۱۴۵
به گزارش خبرنگار مهر به نقل از مدیسن نت، بر اساس یافتههای جدید، این چربی پنهان شکمی که به عنوان چربی احشایی شناخته میشود، مربوط به تغییرات مغز تا ۱۵ سال قبل از بروز اولین علائم آلزایمر است.
برای این مطالعه، محققان اسکن مغز ۵۴ فرد بین ۴۰ تا ۶۰ سال را با میزان چربی شکمی، BMI، چاقی و مقاومت به انسولین مقایسه کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اسکنها اندازه مغز افراد و همچنین سطوح آمیلوئید بتا و پروتئینهای تاو را که قبلاً با آلزایمر مرتبط بودند، بررسی کردند.
دکتر مهسا دولتشاهی، محقق ارشد از دانشگاه واشنگتن، میگوید: «اگرچه مطالعات دیگری وجود داشته است که BMI را با آتروفی مغز یا حتی خطر زوال عقل بالاتر مرتبط میکند، اما هیچ مطالعه قبلی نوع خاصی از چربی را با پروتئین واقعی بیماری آلزایمر در افراد دارای شناختی عادی مرتبط نکرده است.»
محققان دریافتند افرادی که چربی احشایی بیشتری در مقایسه با چربی موجود در زیر پوستشان دارند، سطوح آمیلوئید بالاتر در قشر پراکونئوس دارند، منطقهای که در بیماری آلزایمر زود تحت تأثیر آسیب شناسی آمیلوئید قرار میگیرد.
به گفته محققان، این رابطه در مردان بدتر از زنان بود و اندازه گیری چربی احشایی بالاتر نیز با افزایش التهاب در مغز مرتبط بود.
دولتشاهی گفت: «ترشحات التهابی چربی احشایی، برخلاف اثرات بالقوه محافظتی چربی زیر جلدی، ممکن است منجر به التهاب در مغز شود که یکی از مکانیسمهای اصلی در ابتلاء به بیماری آلزایمر است.»
این یافتهها میتواند به پزشکان در تشخیص و درمان افراد در معرض خطر ابتلاء به آلزایمر کمک کند.
کد خبر 5949708منبع: مهر
کلیدواژه: چاقی آلزایمر مغز کمبود پرستار روز پرستار وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی سازمان غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی سازمان نظام پزشکی سازمان بیمه سلامت آزمون استخدامی علیرضا زالی اورژانس تهران داروخانه دیابت مامایی انجمن داروسازان ایران چربی احشایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۶۳۱۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ارتباط افسردگی و بیماریهای قلبی وعروقی
نتایج تحقیقات از دهه ۱۹۹۰ نشان داده است که یک پیوند دوطرفه وجود دارد؛ افراد مبتلا به افسردگی بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای قلبیوعروقی هستند و افرادی که بیماریهای قلبیوعروقی دارند اغلب افسردگی را تجربه میکنند. این رابطه متقابل نیاز حیاتی برای مداخله زودهنگام را برجسته میکند.
انجمن قلب آمریکا توصیه میکند که نوجوانان مبتلا به افسردگی را از نظر علائم قلبی عروقی تحت نظر داشته باشید و بر مدیریت پیشگیرانه این خطرات سلامتی مرتبط تاکید دارد.
در حالی که عوامل سبک زندگی مانند سیگار کشیدن، رژیم غذایی نامناسب و ورزش نکردن مدتهاست در رابطه بین افسردگی و بیماریهای قلبیوعروقی دخیل بودهاند، نتایج تحقیقات اخیر ارتباط درونیتری را نشان میدهد.
اکنون دانشمندان کشف کردهاند که این بیماریها مسیرهای ژنتیکی مشترکی دارند و مبنای ژنتیکی مشترک را آشکار میکنند که بر هر دو شرایط تأثیر میگذارد.
یافتههای مهم فنلاند
دکتر بینشا اچ میشرا و گروه او در دانشگاه تامپر فنلاند پیشرفت قابل توجهی در این زمینه داشتهاند. آنان از طریق تجزیهوتحلیل نمونههای خون و دادههای بیان ژن، ماژول ژنی خاص مرتبط با افسردگی و سلامت قلبیوعروقی را شناسایی کردند. این ماژول شامل ۲۵۶ ژن است که سطح بیان آنها با افزایش خطرات برای هر دو شرایط مرتبط است.
دکتر میشرا اظهار کرد: شناسایی این ژنها نه تنها نشانگرهای زیستی جدیدی را برای افسردگی و بیماریهای قلبیوعروقی فراهم میکند، بلکه دری را به روی توسعه درمانهایی باز میکند که میتوانند هر دو بیماری را به طور همزمان هدف قرار دهند.
محققان دریافتند که سه ژن برتر در این ماژول با چندین اختلال مغزی و سلامت ضعیف قلبیوعروقی مرتبط هستند و بر نقش عوامل ژنتیکی در بروز همزمان این شرایط تأکید دارند.
دکتر میشرا اظهار کرد که یافتهها نه تنها درک ما را از زمینههای بیولوژیکی این شرایط افزایش میدهد، بلکه به هموار کردن راه برای رویکردهای یکپارچه برای درمان کمک میکند.
این تحقیق نه تنها درک ما را گسترش میدهد، بلکه امیدی را برای راهبردهای پیشگیری و درمان مؤثرتر، با هدف قرار دادن علل ریشهای و نه فقط علائم این مسائل بهداشتی فراگیر، ارائه میدهد.
منبع: خبرگزاری ایسنا